هنر تملق و چاپلوسی

راویان شیرین بیان و مورّخان شکر دهان با غور کردن در برگ های زرّین تاریخ در     

 

باب پیدایش هنر چاپلوسی و تملق چنین می نگارند:     

 

 

میلاد این هنر ظریف و لطیف به روزگاری دور می رسد و هر چه تفحص نمودند،     

 

نتوانستند کاشف آن را بیابند و خلعتی بر گردنش بیاویزند.    

 

 

امّا از وقایع اتفاقیّه چنین استنباط فرمودند که نخستین بار، مردمی آن را بنیان    

 

نهادند که عاری از هر هنر و سرشار از بیکاری و عاطل و باطل بودند که با درک    

 

این هنر عظیم دریافتند؛ چه معجزه ی عجیب و چه رخداد کبیری دارد که آدمی    

 

را از فرش به عرش می برد و از روزها نان و تره خوردن به قرن ها نان و کره     

 

خوردن، می رساند.    

 

 

مورّخان شیرین سخن و راویان شهدگفتار در دنباله ی تفحص خود به این مهم    

 

دست یافتند که این هنر عظیم ابزار فراوانی نمی طلبد فقط باید زبانی نرم و چرب    

  

داشت و انگشتانی لطیف تا نخراشد و آزرده نکند!    

 

 

باری چنانچه قدما می انگارند؛ این هنر همچون بیماری سرماخوردگی خیلی سریع    

 

تمامی آحاد مردم را در آغوش گرفت و پیروان فراوانی را یافت این است که در     

 

حال حاضر هر کس که پیرو آن نباشد، بیمار به نظر می رسد!    

 

 

پس بشتابید که این متاع نایاب، امّا فراوان را از حجره ی کاسبکاران متعهد ابتیاع    

 

فرمایید.    

 

 

بی تردید هر کس جرعه ای از آن نوشد و لقمه ای از آن خورد و از منافع بیکران     

 

آن فقط یک بار بهره بَرَد هرگز نخواهد گذاشت این دکان بی مشتری بماند!    

 

در پایان سخنی را از دکتر شریعتی می آورم اندر باب:  

 

تملق چیست؟ چاپلوس کیست؟    

 

« انسان وقتی تملق کسی را می گوید    

 

یعنی،    

 

انسان بودنش را فدای چیزی که به آن معتقد نیست، کرده.    

 

در برابرش هر چه به دست آورده، ضرر کرده!    

 

برای این که اگر آدم، دیگری را بکُشد    

 

آدم می ماند، هر چند قاتل!    

 

لیکن آدمی که در مقابل دیگری خم می شود یا تملق می گوید    

 

دیگر  آدم نیست!    

 

امّا متوجّه نیست! »     

  

منبع: کتاب لطفاً مدیر موفّقی باشید! به اهتمام: محمود نامنی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد