گویند مردی به قصد خرید طوطی به پرنده فروشی رفت.
چشمش به اوّلین طوطی که خورد، مورد پسندش آمد؛ گفت:
« قیمت این طوطی چند است؟ » پرنده فروش در جواب گفت:
« این طوطی اشعار حافظ و سعدی می داند و قیمتش ۵ میلیون
تومان است. »
مرد خریدار طوطی دیگری نشان داد که کمی پیرتر به نظر
می رسید و پرنده فروش گفت: « این یکی علاوه بر اشعار حافظ
و سعدی، شعر سپید هم می داند و قیمتش ۱۰ میلیون تومان
است. »
خریدار کمی با خود فکر کرد دید این همه پول ندارد پس
طوطی ای پیرتر از دوتای اوّلی نشان داد و قیمتش را پرسید.
پرنده فروش گفت: « این یکی علاوه بر اشعار حافظ و سعدی
و شعر سپید؛ اشعار خاقانی و عنصری و فردوسی و خلاصه
تمام اشعاری که توسط شاعران مشهور تاکنون گفته شده
را بلد است و قیمتی گزاف دارد و ۱۵ میلیون تومان می ارزد! »
مرد که از خرید طوطی ناامید شده بود طوطی ای بسیار پیر
را نشان داد که فقط نفس می کشید و آن قدر پیر بود که به
سختی چشمهایش را باز می کرد و با خود گفت: « حتماً
برای خلاصی از شرّ این یکی، یا به رایگان آن را به من می دهد
و یا با قیمتی بسیار پایین » و قیمتش را پرسید، پرنده فروش
گفت: « این یکی که اصلاً فروشی نیست!! » و وقتی خریدار
علّت را جویا شد پرنده فروش در جواب گفت:
« آخه بقیه طوطی ها به این می گویند استاد!!!!!!! »