دلتنگی هایی برای یک دوست

با سلامی به پهنای دلتنگی هایم 

 

می خواهم بنویسیم ولی زبان ودستم به اصطلاح بند آمده اند و نمی دانم از چه و از که بنویسم فقط چیزی ذهنم را به خود مشغول کرده دوستی ارزشمند فردا به مسافرت خواهد رفت و این سفرش حدود 20روز طول خواهد کشید از او خبر ندارم شاید هم امروز به راه افتاده باشد، امیدورام سفرش به سلامت باشد و هرگونه حادثه ای به دور. با این که در کنارم نیست ولی ناخودآگاه نمی دانم چرا وقتی زمان سفرش می رسد دلم برایش تنگ می شود؟!  

واقعاً نمی دانم؟!! 

 

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست 

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

نظرات 1 + ارسال نظر
زهرا شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:56 ب.ظ http://shayadsher.blogsky.com

بانوائی هم آهنگ باران
این شباهنگ بی آشیانه

قصه هادارد از هجر یاران
در شبی این چنین بی کرانه

سپاسگذار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد